بالاخره این کنکور تاثیرش رو روی ما هم گذاشت . باعث شد امتحان خیاطی به 30 تیر موکول بشه . حتما خیرتی داشته . اما من دلم می خواست زودتر امتحان بدم و خیالم راحت بشه . آدم تکلیف خودشون رو می دونه . هر چند که برنامه خاصی برای تابستون ندارم . یعنی داشتم اما همه به اواخر شهریور و مهرماه موکول شد . قرار بود با الهام بریم کلاس نقاشی اما الهام گفت چون این مدت به کلاس خیاطی اومده یه کم چشماش خسته شده و می خواد یه مدت استراحت کنه. قرار شد اگه خدا بخواد و مشکلی پیش نیاد از مهرماه بریم کلاس . دیگه می خواستم اگه بشه با محدثه برم کلاس ژورنال شناسی و طراحی لباس و کار خیاطیم رو تکمیل کنم که اونم گفت چون هوا گرم هست تصمیم داره از اواسط شهریور بره کلاس . راستش یه جورایی هم دلم می خواست هر دوشون همین رو بگن . چون هوا خیلی گرم هست و مسیر کلاس نقاشی و ژورنال شناسی هم خیلی به من دور هست . بعد از اون هم تو فصل پاییز و زمستون آدم یادگیریش بیشتر هست . من که اینطوری هستم . یعنی حوصله بیشتری برای یادگیری دارم . تو فصل تابستون معمولا آدم یه کم کسل هست . با همه این حرفها باید توی این تابستون هم بیشتر دوخت کنم تا دستم سریع بشه و راه بیافتم و هم یه کم طراحی کار کنم و برای کلاس نقاشی خودم رو آماده کنم . چون خیلی وقته که چیزی نکشیدم . دلم نمی خواد وقتی می رم کلاس مثل یه مبتدی باشم که هیچ چیز بلد نیست . هر چند که تصمیم دارم کلاس نقاشی رو از اول اول شروع کنم . هر چند که خودم خیلی چیزها بلدم . اما دلم می خواد نقاشی رو اصولی یاد بگیرم . تا حالا هر چی یاد گرفتم تجربی و ذوقی بوده . به خاطر همین هم می خوام از ابتدای طراحی شروع کنم و کم کم جلو برم . البته باید ببینیم چی پیش میاد و خدا چی می خواد .
راستش یه فکر خیلی مهم تر از اینها توی ذهنم هست که فعلا در مرحله تحقیقات هست . اگه همه چیز جور بشه ، بیشترین وقتم رو می خوام روی اون بذارم . هر چند که این دیگه مربوط به تابستون نمی شه و اگه بخوام این فکرم رو عملی کنم باید یکسال آینده رو براش وقت بذارم . اگه عملی شد حتما اینجا در موردش بیشتر می نویسم .